دانلود کتاب داستان صورتکها
نام : صورتکها
نویسنده : صادق هدایت
حجم: 0.6مگابايت
صفحات:6
توضیحات:منوچهر دست راست را زیر چانه اش زده روی نیمکت والمیده بود، سیمای او افسرده، چشمهای او خسته و نگاه او پی در پی به لنگر ساعت و لباسی که در روی صندلی افتاده بود قرار می گرفت و از خودش می پرسید
«. آیا خجسته امشب به بال خواهد رفت؟ من که هرگز نمی توانم »
هوا تیره وخفه بود، باران ریز سمجی می بارید و روی آب لبخندهای افسرده میانداخت که زنجیر وار درهم می پیچیدند و بعد کم کم محو می شدند . شاخه درختها خاموش و بی حرکت زیر باران مانده بود .تنها صدای یکنواخت چکه های بار ان در ته ناودان حلبی شنیده میشد . از آن هواهای سنگین و دلچسب بود که روی قلب را فشار می دهد و آدم آرزو می کند که دور از آبادی در کنج دنجی باشد و کمی آهسته پیانو بزند . این منظره به طرز غریبی با افکار منوچهر ا خت وجور می آمد. همه فکر منوچهر بدون اراده دور یک سالک کوچک پرواز می کرد. سالک کوچکی که آنقدر بجا گوشه لب خجسته واقع شده بود و بر خوشگلی او افزوده بود . چشمهای میشی گیرنده، دندانهای سفیدی که هر وقت می خندید با رشادت آنها را بی رون میانداخت، سر کوچک، فکر کوچک و آن
برای“دانلود کتاب داستان صورتکها”به ادامه مطلب مراجعه کنید
دانلود از لینک مستقیم با حجم0.6 مگابایت
منبع : وب سایت میهن دانلود